یاد داشتهای یک کرم کتاب

یاد داشتهای یک کرم کتاب

من همونی هستم که دنبالش نمیگردی
یاد داشتهای یک کرم کتاب

یاد داشتهای یک کرم کتاب

من همونی هستم که دنبالش نمیگردی

آزمایش استنفورد

The Experiment Poster
در سال 1971 یک استاد روانشناسی در دانشگاه استنفورد تصمیم گرفت تا درباره ی رفتار زندانیان و زندانبانان دست به یک آزمایش دست اول بزند. نتایج حاصل از این آزمایش فاجعه بار بود. فیلم زیر نتایج تعجب برانگیز این آزمایش را نشان می دهد. اگر حوصله داشتید آن را از دست ندهید.
در ضمن بر اساس این آزمایش چند فیلم سینمایی و سریال توسط کشورهای مختلف جهان ساخته شده است که لینک بعضی از آنها را می توانید در زیر ببینید.


و دست آخر می توانید خلاصه ای از این داستان واقعی را در ویکیپدیا بخوانید.

بندزن،خیاط،سرباز،جاسوس

Tinker Tailor Soldier Spy (film).png
مزخرف به عربی از کلمه ی زخرف (طلا) گرفته شده و معادل آن را در فارسی می توان آب طلا داده شده یا طلا اندود در نظر گرفت. اصولا چون چیز به درد نخور را آب طلا می دهند که به مردم غالب کنند، در فارسی امروزی به هر چیز به درد نخوری که ظاهری گول زنک داشته باشد(یا نداشته باشد) مزخرف می گوییم.
فیلمهای جاسوسی البته در رده بندی مزخرفها از مزخرف ترینها به حساب می آیند. به ویژه فیلمهای جاسوسی سری جیمز باند (یا فیلمهایی که از روی داستانهای جیمز باندی ساخته می شوند) که مزخرف اندر مزخرفند. اصولا سازندگان/نویسندگان چنین داستانهایی کوچکترین اطلاعاتی از سرویسهای اطلاعاتی ندارند. اگر هم کسی مانند ایان فلمینگ (خالق شخصیت جیمز باند) خودش از دل سرویسهای اطلاعاتی بیرون آمده باشد خود را تعمدا به خریت می زند. در نتیجه، تقریبا فیلمهای جاسوسی که ارزش دیدن دارند به تعداد انگشتهای دو دست هم نمی رسند. از جمله ای این مزخرفها می توان به فیلمهای معروف بدنام (آلفرد هیچکاک)، شمال از شمال غرب (آلفرد هیچکاک)، سه روز کندور(سیدنی پولاک) و دست آخر جاسوس بازی (تونی اسکات) اشاره کرد.
اما در این میان گاه بر حسب اتفاق از دست نویسنده در می رود و شاهد فیلم خوبی با موضوع جاسوسی می شویم. دیروز فیلم بندزن، خیاط، سرباز، جاسوس به کارگردانی توماس آلفردسن را دیدم. در میان سیل فیلمهای مزخرف جیمزباندی اثر قابل اعتنایی است که به درگیری سرویس اطلاعاتی بریتانیا (ام آی 6) و کا گ ب پرداخته است. نکته ی جالبتر این فیلم داستان آن است که اگر چه صد در صد تخیلی است اما بر مبنای یک سری اتفاقات واقعی تاریخی نوشته شده است:
جنگ جهانی دوم که شروع شد شوروی کمونیست و بریتانیای لیبرالیست در یک سنگر قرار گرفتند. نفوذ افکار کمونیستی در این زمان در دانشگاه ها و در میان قشر روشنفکر بریتانیا آغاز شد. افسران اطلاعاتی روس از این فرصت استفاده کردند و چند تن از این دانشجویان پر استعداد را جذب خود کردند. 5 نفر از این افراد (که چون همگی از دانشگاه کمبریج آمده بودند به حلقه ی کمبریج معروف شدند) بعد از پایان جنگ دوم جهانی در درون سرویس های اطلاعاتی بریتانیا رشد کردند و به مقامات بالایی در وزارت امور خارجه و دستگاه های اطلاعاتی رسیدند. داستان این فیلم اگرچه اشاره ای به این واقعیت تاریخی نمی کند که روسها 5 نفر جاسوس رده بالا در دولت بریتانیا داشتند اما در اصل با الهام از این واقعه ساخته شده است. 
هر چند که این فیلم یک فیلم تاریخی نیست اما با توجه به اشاره های جالبی که به وقایع جنگ سرد دارد دیدن آن را  توصیه می کنم، مخصوصا که تعداد زیادی هم جایزه گرفته که از جمله ی آنها جایزه ی بفتا است.

آخرین نقاشی


این هم آخرین نقاشی شیدا(بزرگتره) کوچکتره هم اصل تصویره که از روش نقاشی کشیده شده.

آخرین سرباز آمریکایی که در عراق کشته شد

این کارتونها را از این جا پیدا کرده ام و اثر جف دانزیگر هستند.
رضاکیانی