یاد داشتهای یک کرم کتاب

یاد داشتهای یک کرم کتاب

من همونی هستم که دنبالش نمیگردی
یاد داشتهای یک کرم کتاب

یاد داشتهای یک کرم کتاب

من همونی هستم که دنبالش نمیگردی

من کی ام؟ و اگه اینطوره، چند تا؟

 


 

اغلب ما می توانیم مثالی از یک عمل اخلاقی بزنیم حتی اگر نتوانیم آن را تعریف کنیم. کمک کردن به پیرزنی که از عرض خیابان رد می شود اخلاقی و آزار حیوانات غیراخلاقی است. اما شاید بسیاری از ما ندانیم که اخلاق دانشی است با قدمت طولانی. اولین بار افلاطون، به تبع استادش سقراط، به تعریف عمل اخلاقی پرداخت: عملی اخلاقی است که منجر به "خیر مطلق" بشود. اما ارسطو از در مخالفت با استاد درآمد: عملی اخلاقی است که شامل اعتدال و میانه روی شود. از 25 قرن پیش تا کنون فلاسفه گوناگون تعریفهای گوناگونی درباره یک عمل اخلاقی ارائه کرده اند. ارائه اخلاقیات البته محدود به دنیای فلسفه نمانده است. ادیانی چون یهودیت، مسیحیت، اسلام، بودیسم و غیره هم تعریفهای خاص خود را از عمل اخلاقی دارند. اما شاید پرجدال ترین تعریف از اخلاقیات متعلق به اپیکور، فیلسوف یونانی قرن چهارم پیش از میلاد، داشته باشد: هنگامی که زنده ای مرگ بی معنی است و زمانی که مرگ آمد تو بی معنی می شود. نتیجه اخلاقی: از زندگی کوتاه خود لذت ببر. لذت بردن از زندگی اما آموزه ای است که بسیاری از ادیان و مکاتب آن را به سادگی نمی پذیرند. این چنین شد که آموزه اخلاقی اپیکور تا به امروز محل مناقشه و جدال متفکران و علمای علم دین بوده است.

 

در سده گذشته و به همراه پیشرفتهای گسترده کشورهای غربی، به ویژه آمریکای شمالی، بسیاری از آموزه های اخلاقی قدیمی سربرآوردند. زمانی جوانان آمریکایی برای تعلیم گرفتن دسته دسته راهی هندوستان یا معابد بودایی هیمالیا می شدند. بعدتر اخلاق رواقی تبلیغ شد. امروز ریشارد داوید پرشت اخلاق اپیکوری را در کتابش تعریف می کند. اما پرشت برای بسط نظریات خود عجله ای ندارد. او آموزه های خود را در انتهای کتاب و پس از گشت و گذاری طولانی در نحله های گوناگون فلسفی پیش روی خواننده می گذارد. پرشت از افلاطون و کانت و نیچه و شوپنهاور می گوید، در هر فصل کتاب از روی فلاسفه پرش می کند و پای به حوزه نوروساینس می گذارد تا بتواند آموزه های اخلاقی آنها را با زیرکی رد کند، بعدتر سری به تکامل داروین می زند، باز دوباره به فلاسفه باز می گردد و این بازی پر پیچ و خم را، که بی شباهت به اسکی سواری در یک جنگل نیست، همچنان ادامه می دهد. خواننده با بسیاری از نظرات فلسفی در طول تاریخ آشنا می شود، شاهد بسیاری از آزمایشهای روانشناسی و جانورشناسی می شود، کوچه های فلسفه و علوم تجربی را دور می زند تا در انتهای دریچه ای از اخلاقیات اپیکور بر وی گشوده می شود.

 

من به شخصه درباره نظریات پرشت در کتابش بی طرف هستم. اما، از طرفی، به دلیل نثر روان، روایت اثر گذار، داستان سرایی زیبا، تعلیق بی مثال و ده ها فاکتور دیگر خواندن دقیق این کتاب را به هر کسی که به دنبال معنایی برای زندگی می گردد توصیه می کنم. عنوان کتاب به قدری کوبنده است که می تواند توجه هر خواننده ای را به خود جلب کند. متن زیبای کتاب با ترجمه دقیق و بدون اشکال حامد قدیری زیباتر شده است. فصل های کتاب کوتاه هستند و اگر شبی یک فصل را بخوانید حداکثر یک ربع ساعت از وقت شما گرفته خواهد شد. خواندن من کی ام؟ و اگر اینطوره، چندتا؟ برای هر کسی که تحصیلات معمولی دبیرستانی داشته می تواند تجربه ای بی همتا و جذاب باشد. تقدیم به همه دوستان با عشق!

رضا کیانی موحد

تیم فوتبال فلاسفه ایران

همانطوری که قبلا هم اشاره کردیم در ایران اصولا حرف مفت زدن کنتور نمی اندازد. و فیلم زیر را هم مثال آوردیم از بزرگترین شارح معاصر ابن سینا در حوزه فلسفه که به زور می خواهد توی مغز جهانیان بتپاند که الا و بلا ایران از زمان عصر حجر و حتی قبل از آن فیلسوف داشته است. فیلم را ببینید تا به ادامه  ی بحث بپردازیم



 فیلم زیر یکی شوخی است. خواسته است تا مقایسه ای بین فلسفه ی یونان باستان و آلمان انجام بدهد. البته خود مقایسه و فیلم مهم نیست. مهم این است که دو تا تیم یازده نفره از فلاسفه درست کرده اند. فیلم را ببینید تا به ادامه بحث برسیم.


 همانطور که دیدید افرادی مانند سقراط و افلاطون و ارسطو در یک تیم و افرادی مانند نیچه و مارکس  در تیم دیگر بودند. حالا برویم بر سر فرمایشات حضرت استاد در ابتدای بحث. فرض  بفرمایید که ما هم بخواهیم تیمی از فلاسفه ی ایران تهیه کنیم. البته منظور فلاسفه ی واقعی است که در دنیا اسم و رسم دارند و به عنوان فیلسوف آنها را میشناسند. واقعا استاد می توانند به سادگی فقط 11 نفر را نام ببرند. برای یاری به خوانندگان چند نفری را من اشاره می کنم.

  1. ابن سینا
  2. سهروردی
  3. ملاصدرا
  4. میرداماد
و همین.... اگر شما کس دیگری را می شناسید به ما کمک کنید که هر چه زودتر تیم خود را تکمیل کنیم.

معبود های من- قسمت اول: حسن هراکلیتوس


دکتر علی شریعتی ( به قول محمد قائد دکتر علی جاده قدیم) توی کتاب مزخرف کویرش یه فصل هایپر مزخرف داره به اسم "مبعودهای من". ادعاش اینه که ی لیست تهیه کنه از آدمهای خاصی که هر کدوم شون به صورت خاصی به زندگی اون جهت دادن و تأثیرات اثیری بر ذهن و روح و روان ش گذاشتن. از معلم دوره ی ابتدایی تا استاد دانشگاه ش تو فرانسه رو هم لیست کرده. البته این فقط ظاهر ماجراس... اصل قضیه اینه که خواسته برای خواننده چس کلاس بذاره که:" آره! درسته که من پیر و کچل شدم اما با همین وضعیت قزمیت تأهل م، الان توی پاریس دارم لاو می ترکونم و همین الساعة که شما داری چرندیات بنده رو می خونی یه دختر مجرد فرانسوی  ترگل و ورگل رو تور کردم. و خلاصه دخترای جوون جون شون واسه من در میره..." البته نگفت که اون بنده ی خدا جونش واسه شریعتی در نرفت بلکه از دست دیوونه بازیهای اون خل شد و رفتش توی دریا خودشو غرق کرد. (اگه نگفته من از کجا میدونم؟)

خلاصه اینکه من هم بعد از کلی کشمکش و جنجال فکری تصمیم گرفتم که معبودهای خودم رو اینجا معرفی کنم که شما هم برید و حالشو ببرید. اما معبود اول: حسن هراکلیتوس.

حسن هراکلیتوس، مثل خیلیای دیگه، به صورت اتفاقی وارد زندگی من شد. یعنی از طریق اینترنت. ایشون یه وبلاگ با صفایی داشت/داره که می تونید برید و ملاحظه کنید. از خصوصیات فکری و اخلاقی ش زیاد تعریف نمیکنم که دست زیاد نشه. اما چیزهایی که من از حسن آقای هراکلیتوس یاد گرفتم به صورت خلاصه به شرح زیر است:

  • مولوی از خطرناکترین شاعران ایرانه و چیزی که از توی اشعارش درمیاد در بی نهایت میل به فاشیسم می کنه. فاصله ی ایمنی رو باهاش رعایت کنید.
  • فیلمهای ژانگ ییمو رو ببینید. فیلم قهرمان رو که به برکت جمهوری اسلامی دست کم ده باری دیدید. اما این عزیز دل برادر فیلمهای دیگری هم داره که دیدن و تماشای اونها از اوجب واجباته.
  • فیلمهای لارس فون تریه رو هم ببینید. این بزرگوار دو تا فیلم خیلی خفن داره که ندیدن اونها مساوی است با هدر رفتن نصف عمر. داگ ویل و امواج شکسته.
  • رشته های جدیدی مثل نوروساینس خیز برداشتن که تمام برداشتهای ما از فلسفه و روانشناسی و جامعه شناسی رو کن فیکون کنن. آماده ی انقلابهای علمی جدیدی باشید.
  • اگر به سراغ زن جماعت می روید شلاق رو فراموش نکنید و اگر سراغ کتابهای فلسفه می روید باید اونها رو به زبون اصلی بخونید.

دیگه یادم نیست چیزهای مهمی رو که یاد گرفتم ولی همین ها فعلا کافیه. این شما و این وبلاگ حسن هراکلیتوس.