مرقع یک اثر هنری رو به زوال است.... قدیم ندیم ها اعیان و اشراف از این جور چیزها داشتند ولی امروزه در حال فراموشی است... مرقع عبارت است چند برگ کاغذ که مثل آکاردئون انتهای اولی به ابتدای دومی چسبیده است... مثل این تقویم های سه لت تبلیغاتی... پشت و روی هر برگ یک مینیاتور یا شعر یا گل و مرغ ترسیم می شد و در نهایت تبدیل می شد به یک نوع آلبوم تاشو... بر روی صفحه ابتدایی و انتهایی هم جلد می زدند که این صفحات را در میان خود بگیرد.... چند جوان خوش فکر در اصفهان در حال چاپ و انتشار یک مرقع هستند برای زنده نگه داشتن این هنر سنتی... اگر کسی خواست صد هزار تومان ناقابل (کمتر از قیمت یک کیلوگرم گوشت) بریزد به حساب زیر به نام میلاد بیلکی و با شماره ایشان تماس بگیرد برای پیش خرید کردن. یادآوری می کنم که این اثر هنوز مجوز انتشار از ارشاد نگرفته....
شماره حساب: 6037697455003993
شماره موبایل: 09377729125
جملاتی را که در پایین خواهید خواند ،به قول یکی از دوستان، نقد نیست بلکه نسیه است. یعنی فقط دلنوشته های بنده هستند و اصراری هم بر درست بودن آنها ندارم. پس اگر حوصله ندارید دکمه ی "ادامه مطلب" را فشار "ندهید".
بادیگارد حاتمی کیا را دیشب دیدم. البته نه از روی کنجکاوی نسبت به خود فیلم بلکه به خاطر کنجکاوی نسبت به شخصیت حاتمی کیا. دوست داشتم ببینم حضرت استاد چه تخم دوزرده ای کرده که زمین و زمان را به چالش می طلبد و از آدم و عالم طلبکار است. بادیگارد از لحاظات!!! فنی و فیلم برداری و بازی بازیگران و... فیلم قابل قبولی است اما شاهکار نیست. چرا؟ شاید چون به نظر من اصولا حرف جدیدی نمی زند. حیدر ذبیحی (پرویز پرستویی) بادیگارد در حقیقت همان کلون شده ی دیگر قهرمانهای حاتمی کیا است با این تفاوت که دیگر "بریده"... لابد مانند خود حاتمی کیا.
خلاصه داستان فیلم از این قرار است. حیدر ذبیحی(انتخاب اسم حیدر برای پرستویی از این روست که در انتهای فیلم شعر معروف حیدربابا را زیر لب بخواند و بگوید حیدربابا دنیا یالان دنیا و ذبیحی از این رو که معنای قربانی را به ذهن تماشاگر بنشاند و به او بفهماند که شخصیت فیلم قرار است در انتها قربانی اعتقاداتش شود) تا بازنشستگی فاصله ای ندارد. او بادیگارد یک شخصیت سیاسی است که مورد ترور قرار می گیرد و همه ی کاسه-کوزه ها بر سر او می شکند(که البته درست هم هست چرا که در ترور معاون رئیس جمهور حاج حیدر مقصر اول و آخر است). پس از ترور، حاج حیدر برای تغییر آب و هوا و رسیدن به آرامش ترجیح می دهد که محافظ یک شخصیت غیر سیاسی شود و رئیسش او را به عنوان محافظ یک نابغه!!! هسته ای به نام مهندس زرین(بابک حمیدیان) منصوب می کند. اما آقای مهندس علاقه ای به داشتن بادیگارد ندارد و وارد یک بازی موش و گربه با ذبیحی می شود که در نهایت ذبیحی با قربانی کردن خود جان مهندس نابغه را در برابر تروریستها نجات می دهد.
اما از این شاهکار حاج ابراهیم چه می توان آموخت:
· نظام جمهوری اسلامی یک نظام مقدس است.
· در یک نظام مقدس، همه ی مسئولین مقدس اند(حتا اگر هاله ی نور نداشته باشند).
· مسئولین مقدس نظام جمهوری اسلامی در زمینه امنیت خود به هیچ وجه منطقی نیستند و به حرف تنها کسی که گوش نمی دهند محافظانشان است.
· آینده نظام در دستان نخبگان و نوابغ کشور است. این افراد سرمایه های کشور هستند.
· اگر کسی فرزند شهید باشد با مدرک مهندسی می تواند در بهترین دانشگاه های کشور تدریس کند(منظور آقای مهندس زرین هستند که در انتهای فیلم به صورت فیلم هندی وار معلوم می شود فرزند یکی از دوستان شهید حاج حیدر بوده اند).
· معلوم نیست که چرا مهندس زرین ،با وجودی که می توانسته از سهمیه ی خود استفاده کند، تحصیلات خود را تمام نکرده و به مدرک مهندسی قناعت کرده است. وی به راحتی می توانست تا پست دکترا تحصیلاتش را ادامه بدهد.
· "کسی که بخواهد از ایران برود ،به هر دلیلی، و درس خوانده هم باشد چیزی جز یک خود فروش نیست"(به فرموده جناب آقای مهندس خطاب به دانشجو-نامزدش در کافی شاپ).
· وقتی قرار باشد که (بلانسبت) مثل گاو رانندگی کنیم بین آقای مهندس نابغه ی استاد دانشگاه و مردم عادی هیچ تفاوتی وجود ندارد. یعنی آقای مهندس طوری در اتوبان لایی می کشید که صدرِاحمد به بچه های..... اگر مهندس با سواد ممکلت این است که وای به حال ما بی سوادها و بی فرهنگها.
· فرزندان محترم شهدا عبارتند از بچه هایی لوس، خودشیفته، خود آزار، دیگر آزار و بدون منطق که حاظرند فقط برای لجبازی با محافظ خود خودروها و موتورهای دیگران را بکوبانند به هم.
· در نظام مقدس جمهوری اسلامی ،و پس از حدود 40 سال، هنوز هم زن و بچه ی مردم در خیابان امنیت ندارند. در پارکها به صورت علنی به دختر بچه های 15-16 ساله مواد فروخته می شود و در نتیجه معلمین و ناظم های آموزش و پرورش لابد باید نقش نیروی انتظامی را بر عهده بگیرند. یکی نیست به حاتمی کیا بگوید: "حاجی! با این تصویری که از ام القرای جهان اسلام ارائه کردی مردم با چه جرأتی بچه هایشان را بفرستند برای ادامه تحصیل بیایند تهران؟"