یاد داشتهای یک کرم کتاب

یاد داشتهای یک کرم کتاب

من همونی هستم که دنبالش نمیگردی
یاد داشتهای یک کرم کتاب

یاد داشتهای یک کرم کتاب

من همونی هستم که دنبالش نمیگردی

رابطه کتاب گیهان شناخت و استرازانکا و صینوفارم


امروز را اگر حوصله دارید به حساب و کتاب و ضرب و تقسیم بگذرانیم. اما قبل از ورود به بحث بد نیست که مقدمه ای بگویم. کتاب گیهان شناخت یکی از اولین کتابهای نوشته شده به زبان فارسی در حوزه نجوم و هیئت است و اهمیت آن هم در همین است. این کتاب توسط ابوعلی حسن بن علی قطان مروزی و در اوایل قرن ششم ه.ق نوشته شده است. در قسمتی از این کتاب اشاره می شود به اندازه گیری محیط زمین در زمان مأمون، خلیفه عباسی. قبل از آن، اراتوستن در اسکندریه با تقریب خوبی محیط زمین را محاسبه کرده بود ولی ظاهرا مأمون به دنبال عدد دقیق تری بود. پس در زمان خلافتش به تعدادی از ستاره شناسان مأموریت داد تا در یکی از صحراهای نزدیک سوریه به اندازه گیری محیط زمین اقدام کنند. آنها مقدار یک درجه ی محیط زمین را برابر با 56 و دو سوم مایل محاسبه کردند و بر اساس مطالب بالا هر مایل برابر با 4000 ارش و هر ارش برابر است با عرض 24 انگشت. پس اگر عرض هر انگشت را دو سانتیمتر بدانیم(در کتاب معادل عرض 6 دانه جو) هر مایل می شود:
2*24*4000=192000سانتیمتر یا 1920 متر یا 1.92 کیلومتر
حالا یک درجه ی قوسی محیط زمین می شود:
56.667*1.92=108.8 کیلومتر
و چون زمین محیطش دایره شکل است و هر دایره 360 درجه است محیط کره ی زمین می شود:
108.8*360=39168 کیلومتر
حالا محیط را یک بار بر 2 و یک بار هم بر 3.14 تقسیم می کنیم تا شعاع کره زمین به دست آید:
(2*3.14)/39168=6237 کیلومتر
حالا برویم و ببینیم در ویکی پدیا شعاع قطبی زمین را چقدر نوشته است:
6357 کیلومتر
حالا عدد اول را بر دومی تقسیم و در 100 ضرب می کنیم:
6357/(100*6237)=95%
یعنی اینکه ستاره شناسان مسلمان در زمان مأمون عباسی با وسایل و تجهیزات آن دوران شعاع قطبی زمین را با دقت 95 درصد اندازه گیری کرده اند. اینکه چرا شعاع قطبی را اندازه گیری کردند و شعاع استوایی زمین را اندازه گیری نکردند به این علت است که در آن زمان فکر می کردند که کره ی زمین یک کره ی کامل است و تنها پس از دوران نیوتون بود که دانشمندان متوجه شدند زمین به صورت یک دایره ی کامل نیست و در قطبها فشردگی دارد.
حالا فقط می ماند یک سوال. چطور شد که ما از آنجا به اینجا رسیدیم که اگر کشورهای دوست و برادر به ما صینوفارم و استرازانکا نفروشند نصف جمعیت مان باید تلف شوند؟ این سوال را که جواب دادید مشکل حل است.
رضا کیانی موحد



دروغگویی در روز روشن

در حالیکه بعضی از مسئولان بزرگوار، مانند حاج آقا رئیسی و حاج/دکتر/خلبان/سردار قالیباف، 24 ساعته در حال رتق و فتق امور مردم هستند تا بلکه گوشه ای از مشکلات مملکت را حل کنند، عده ای دیگر از مسئولان فقط به دروغ گفتن مشغول هستند و انگار راستگویی تابعی است که برای آنها دامنه تعریف تهی دارد. به نمونه زیر نگاه کنید:



این بزرگوار، که فعلا رییس کمیسیون انرژی هسته ای مجلس هستند، در این جا چندین و چند دروغ تحویل مصاحبه کننده می دهد تا ثابت کند همه مشکل بسته شدن رآکتور هسته ای اراک به دلیل این بوده که قرار بوده است تا سوخت آن از داخل تأمین بشود. دروغهای بزرگ و شاخدار و شاخ ندار ایشان عبارتند از:

  1. غربی ها سریال چرنوبیل را ساخته اند تا کارخانه سوخت هسته ای ما را تعطیل کنند.
  2. اگر اورانیوم در رآکتور بوشهر  (یا جای دیگر) قرار بگیرد پلوتونیوم تولید می شود.
  3. تولید پولوتونیوم مختص رآکتور اراک نیست(یعنی در رأکتور بوشهر هم تولید می شود).
  4. پسماند های هسته ای رآکتور خیلی فایده دارند و می توان آن را فروخت و تولید ثروت کرد.
  5. ما در اراک رآکتورهای کم قدرت را طراحی و ساختیم تا آماده بشویم برای ساخت رآکتورهای میان قدرت.
اما درباره فرمایشات ایشان می توان گفت که:

  1. درباره بند اول و پنجم که نمیتوان اصلا اظهار نظر کرد. به قول قدما عاقلان دانند.
  2. درباره بند دوم و سوم باید گفت که رآکتور بوشهر اورانیوم 235 مصرف می کند که پسماند اصلی آن عبارت است از باریوم و کریپتون(البته عناصر دیگری هم هست ولی این دو تا اصلی هستند). در صورتی که رآکتور اراک رآکتور سنگین بود که سوخت آن اورانیوم 238 بوده و در نتیجه پسماند اصلی آن عبارت است عنصر پولوتونیم 239. این عنصر به شدت مسموم کننده و آلوده کننده است و همین الان قدرتهایی مثل آمریکا و روسیه مانده اند تا با زباله های هستی حاوی پلوتونیوم چه خاکی بر سرشان بریزند.
  3. در بند چهارم که می گویند پسماندهای هسته ای خیلی فایده دارند و می توان آنها را فروخت اگر راست باشد باید کشورهای دیگر خیلی احمق باشند که پسماندهای هسته ای خود را می برند و در دل معدنهای نمک و در اعماق خاک دفن می کنند. حقیقت این است که پسماند رآکتور هسته ای اراک (یعنی همان پلوتونیوم 239) تنها و تنها یک محل مصرف دارد و آن هم در بمب هسته ای است.

اما بحث اصلی ایشان(دقیقه 1:15) این است: ما امکان استفاده از پلوتونیوم را نباید از دست بدهیم. چون پلوتونیوم سوخت رآکتورهای آینده است. این فرمایش ایشان که می گوید پلوتونیوم سوخت آینده جهان است و ما باید به فکر نگه داشتن آن باشیم مانند این است که بگوییم در آینده چون قرار است از دوده موجود در هوا نوک مداد درست بکنیم الان بیاییم و در نیروگاه های حرارتی خود مازوت بسوزانیم تا هوا حتی المقدور آلوده بشود. این که پلوتونیوم فقط در بمب هسته ای کاربرد دارد مسئله ای است که در یک سرچ ساده اینترنتی هم می توان آن را فهمید. حال چگونه است که این سردار/دکتر از درک آن عاجز است والله الاعلم.

تنها حرف درست ایشان البته مسائل مطرح شده درباره ی نیروی انسانی است که جا دارد به خاطر این یک راستگویی از ایشان تشکر و تقدیر کرد.

خداوند قلوب مریض ما را شفا بدهد انشالله.

آمین

رضا کیانی موحد