یاد داشتهای یک کرم کتاب

یاد داشتهای یک کرم کتاب

من همونی هستم که دنبالش نمیگردی
یاد داشتهای یک کرم کتاب

یاد داشتهای یک کرم کتاب

من همونی هستم که دنبالش نمیگردی

رویاهایم بی تو چگونه میخواهند زنده بمانند

این ترانه کارول سماحه اولین کاری هست که ازش دیدم و خیلی دوستش دارم. می توانید به  فایل صوتی آن گوش کنید یا فایل تصویری آن را ببینید.



 کیف بدی عیش

خواننده: کارول سماحة
آلبوم: انا حرة –
۲۰۰۴

کیف بدی عیش
بی تو چگونه زنده بمانند

نهار لو غبت نهار عن قلبی و ما طلیت
اگر بخواهد دل من روشن شود

بخاف فکری بیحتار اندهت و ما ردیت
میترسم که فکر و ذهنم آشفته شود و جواب ندهد

بتمر ببالی کتیر بهاللیالی
به دلم امر کند و این شبهایم طولانی شود

بنده ع غیابک تعا شوف حالی
ببین در نبودت حال و روزم چه شده است

کیف بدی یعیش من دونک احلامی
رویاهایم بی تو چگونه میخواهند زنده بمانند

من دون عیونک شو بتسوى ایامی
بدون چشمانت روزهایم با هم تفاوتی ندارند
انا کیف بدی یعیش من دونک احلامی
رویاهایم بی تو چگونه میخواهند زنده بمانند

من دون عیونک شو بتسوى ایامی
بدون چشمانت روزهایم با هم تفاوتی ندارند

مین فی غیرک مین بیعطینی هالحنان
چه کسی اینگونه به تو مهر و محبت بخشیده است؟

لولاک ما عشقت سنین او حسیت بامان
یا اینطور سالها عاشقت شده و امنیت داده است؟

الدنیا حولی بتحلى بعینی
دنیا در چشمانم شیرین و زیباست

لما حبیبی بظل هیک
وقتی اینگونه سایه می اندازی عشق من

کیف بدی یعیش من دونک احلامی
رویاهایم بی تو چگونه میخواهند زنده بمانند

من دون عیونک شو بتسوى ایامی
بدون چشمانت روزهایم با هم تفاوتی ندارند


انا کیف بدی یعیش من دونک احلامی
رویاهایم بی تو چگونه میخواهند زنده بمانند

من دون عیونک شو بتسوى ایامی
بدون چشمانت روزهایم با هم تفاوتی ندارند

ما بتخیل شوف اصحابی وما احکیلن عنی وعنک
هر چه تصور کردم دوستانم را دیدم که از تو و من صحبت میکردند

دخلک یا اغلى احبابی الهت لا یحرمنی منک
تو ای با ارزشترین معشوق من، خداوند مرا از تو محروم نکند
ما بتخیل شوف اصحابی وما احکیلن عنی وعنک
هر چه تصور کردم دوستانم را دیدم که از تو و من صحبت میکردند

دخلک یا اغلى احبابی الهت لا یحرمنی منک
تو ای با ارزشترین معشوق من، خداوند مرا از تو محروم نکند

 

ولا بتخیل یمرق بکرى ویصیر الی بینی وبینک دکرى
فکر نکن که فردا میتوانی سوء استفاده کنی، آن چه بین من و تو بود خاطره شد

کیف بدی یعیش من دونک احلامی
رویاهایم بی تو چگونه میخواهند زنده بمانند

من دون عیونک شو بتسوى ایامی
بدون چشمانت روزهایم با هم تفاوتی ندارند

 

انا کیف بدی یعیش من دونک احلامی
رویاهایم بی تو چگونه میخواهند زنده بمانند

من دون عیونک شو بتسوى ایامی
بدون چشمانت روزهایم با هم تفاوتی ندارند

 

اگر می توانستم

لو فیی رجع بایدی الوقت لانو شویه

اگر می توانستم با دستانم زمان را باز می گرداندم چراکه این زمان زیادی نیست

نفس المکان ونفس ها الغنّیه

همان جا و این ترانه

وانت وانا کنّا باوّل یوم

همانطور که من و تو در اولین روز بودیم

مشتاقه کانت عینکیک وکلها حنّیه

کاش می توانستم آن روزهایی را باز گردانم که چشمانت دلتنگ شده بودند و پر از مهربانی بودند

تضحک الیّ والعمر یرکض لیا

به من می خندی و به عمرم اضافه میشود؟

وبعید کان بعید یوم اللّوم

و کم می شد روزهایی که خودم را سرزنش می کردم

وین راحوا لفتاتک الملیانی حبّ وغیری

کجاست قلبی که پر از عشق و غیرت بود؟

شو ال غیرک وال کبّرک یازغیری

چه چیزی تو را عوض کرد ؟ و تو را بزرگ کرد؟ای کسی که به نظر من کوچک هستی

شو ال علمّک عالبعد والاحزان

چه چیزی دوری و ناراحتی را به تو آموخت؟

ماارتاحوا عیونی انا من یوم صرت بعیدة

از روزی که از هم دور شدیم چشمانم راحت نیستند

ولاعاد غیرک اید تمسک ایدی

و هیچ دستی به جز دست تو نبود که دستم را بگیرد

ولاعاد یذکر حبنا النسیان

دیگر عشق فراموش شده ما بر سر زبان ها نبود

لو فیی رجع بایدی العمر لانو مرّة

اگه میتوانستم حتی یک بار هم که شده دنیا را به عقب باز می گرداندم

وترجع الی باللیل هاک الغمرة

و شبی همان عشق گذشته ها را باز گردانم

سکّر علیک الورد غل ونام

و تو را گل باران کنم و آسوده به خواب بروم

لو فیی ردّ الحکی وقت اللی کنت تقولی

اگر می توانستم،حرفهای گذشته را که به من می زدی باز می گرداندم

بحبّک انا وعیونک یغنولی

آن زمان که می گفتی دوستت دارم و چشمانت برای من آواز میخواندند

احلى قصیدة ورجع الایام

بهترین اشعار و قصیده ها را برای من میسراییدی،  و روزها را باز می گرداندم...

وین راحوا لفتاتک الملیانی حبّ وغیری

کجاست قلبی که پر از عشق و غیرت بود؟

شو ال غیرک وال کبّرک یازغیری

چه چیزی تو را عوض کرد ؟ و تو را بزرگ کرد؟ای کسی که به نظر من کوچک هستی

شو ال علمک عالبعد والاحزان

چه چیزی دوری و ناراحتی را به تو اموخت؟

ماارتاحوا عیونی انا من یوم صرت بعیدة

از روزی که از هم دور شدیم چشمانم راحت نیستند

ولاعاد غیرک اید تمسک ایدی

و هیچ دستی به جز دست تو نبود که دستم را بگیرد

ولاعاد یذکر حبنا النسیان

دیگر عشق فراموش شده ما بر سر زبان ها نبود

مروان خوری

 آلبوم : قصرالشوق

 

ترجمه ترانه از اینجا

دانلود ترانه 

 

برایم از عشق بگو



زحمت ترجمه این ترانه Sezan Aksu را دوست عزیزم داوود افشار کشیده اند.



Aç kalbini ben geldim

قلبت را بگشا؛ ببین که من آمده ام

Siki siki tut birakma

مرا در آغوشت جای ده و رهایم مکن

Zar zor yiktim duvarlarimi

دیوارهایم را به سختی ویران ساختم

Kiymetini bil uzatma

قدر این لحظه را بدان و درنگ مکن

 

 

Bak yaldizlarimi döktüm

ببین که چگونه حفاظ هایم را رها کردم

açtim kapilarimi gir içeri

درهای قلبم را بازکرده ام تا تو وارد شوی

Gör parklarimi bahçelerimi

بیا و پارکها و باغچه هایی را که در قلبم دارم نظاره کن

Anla ben büyük harflerden ürktüm

فقط بدان که از جملات ثقیل هراسانم

 

 

Ben anlamam toptan tüfekten

از توپ و تفنگ سردر نمی آورم

ben anlamam tastan yürekten

از سنگ انداختن و شجاعتهای آنچنانی چیزی نمی دانم

Anlamam akintiya kürekten

از پارو زدن بر خلاف جهت آب چیزی نمی دانم

Bunlari bosver ne haber asktan

این حرفها را کنار بگذار؛ برایم از عشق بگو

 

 

Ben anlamam toptan tüfekten

از توپ و تفنگ سردر نمی آورم

ben anlamam tastan yürekten

از سنگ انداختن و شجاعتهای آنچنانی چیزی نمی دانم

Anlamam akintiya kürekten

از پارو زدن بر خلاف جهت آب چیزی نمی دانم

Bunlari bosver ne haber asktan

این حرفها را کنار بگذار؛ برایم از عشق بگو

 

 

Gözlerini arkasini

آینه پشت چشمهایت را

Sözlerinin alt yazisini

زیرنویس حرفهایت را

Kalp diline çevirdim çoktan

به زبان دل برگرداندم

Okudum öztürkçe acisini

و با زبان دل دردهایشان را درک کردم

 

 

Bak yaldizlarimi döktüm

ببین که چگونه حفاظ هایم را رها کردم

açtim kapilarimi gir içeri

درهای قلبم را بازکرده ام تا تو وارد شوی

Gör parklarimi bahçelerimi

بیا و پارکها و باغچه هایی را که در قلبم دارم نظاره کن

Anla ben büyük harflerden ürktüm

فقط بدان که از جملات ثقیل هراسانم

 

 

Ben anlamam toptan tüfekten

از توپ و تفنگ سردر نمی آورم

ben anlamam tastan yürekten

از سنگ انداختن و شجاعتهای آنچنانی چیزی نمی دانم

Anlamam akintiya kürekten

از پارو زدن بر خلاف جهت آب چیزی نمی دانم

Bunlari bosver ne haber asktan

این حرفها را کنار بگذار؛ برایم از عشق بگو

 

 

Ben anlamam toptan tüfekten

از توپ و تفنگ سردر نمی آورم

ben anlamam tastan yürekten

از سنگ انداختن و شجاعتهای آنچنانی چیزی نمی دانم

Anlamam akintiya kürekten

از پارو زدن بر خلاف جهت آب چیزی نمی دانم

Bunlari bosver ne haber asktan

این حرفها را کنار بگذار؛ برایم از عشق بگو


می ترسم که بروی

قبلا از مروان خوری یک ترانه ،که به صورت مشترک با کارول سماحه اجرا شده بود، گذاشته بودم. زحمت ترجمه ترانه زیر را به فارسی دوست عزیزم سید مهدی موسوی کشیده اند. اصل ترانه را می توانید از اینجا دانلود کنید.


خایف لا تروحی



خایف لا تروحی ............خایف على روحی ؛ انا حدک خایف على طول

می ترسم که بروی.... می ترسم به خاطر خودم؛ وقتی که درکنارت هستم همیشه می ترسم
 
 
من لهفة قلبی؛ خایف على حبی؛ مش قادر خبی ولا قول
به خاطر اشتیاق قلبم، از رفتنت می ترسم دلداده ام ؛ نمی توانم ترسم را مخفی کنم و نمی توانم آنچه در دل دارم به زبان بیاورم


خایف یا قلبی لولا روحتی انسى حالی؛ فتش علیکی ما لاقیکی بهاللیالی؛ حدیی ما تکونی حدی ما تکونی
می ترسم ای جان من که اگر بروی؛ در این شب به دنبالت بگردم و پیدایت نکنم؛ می ترسم در کنارم نباشی
خایف عا قلبی لما یسألنی علیکی؛ شو بدی قیلو والعطر یسأل علیکی؛ تشتاق عیونی تشتاق عیونی
می ترسم اگر دلم از تو پرسید؛ به او چه جواب دهم و عطر از تو می پرسد؛ و چشمانم همچنان مشتاق توست
متعلق فیکی بدی خبیکی حدی خلیکی على طول؛ بسمع همساتک بلحق دعساتک خوفی تودیکی على طول
به تو وابسته شدم و دوست دارم این را ازتو مخفی کنم. همواره در کنارم باش تا نجوایت را بشنوم
خایف یا قلبی لولا روحتی انسى حالی؛ فتش علیکی ما لاقیکی بهاللیالی؛ حدیی ما تکونی حدی ما تکونی
می ترسم ای جان من که اگر بروی؛ در این شب به دنبالت بگردم و پیدایت نکنم؛ می ترسم در کنارم نباشی
خایف عا قلبی لما یسألنی علیکی؛ شو بدی قیلو والعطر یسأل علیکی؛ تشتاق عیونی تشتاق عیونی
می ترسم اگر دلم از تو پرسید؛ به او چه جواب دهم و عطر از تو می پرسد؛ و چشمانم همچنان مشتاق توست
اه اه اه اه اه

خایف یا قلبی لولا روحتی انسى حالی؛ فتش علیکی ما لاقیکی بهاللیالی؛ حدیی ما تکونی حدی ما تکونی
می ترسم ای جان من که اگر بروی؛ در این شب به دنبالت بگردم و پیدایت نکنم؛ می ترسم در کنارم نباشی
خایف عا قلبی لما یسألنی علیکی؛ شو بدی قیلو والعطر یسأل علیکی؛ تشتاق عیونی تشتاق عیونی
می ترسم اگر دلم از تو پرسید؛ به او چه جواب دهم و عطر از تو می پرسد؛ و چشمانم همچنان مشتاق توست

خایف یا قلبی لولا روحتی انسى حالی؛ فتش علیکی ما لاقیکی بهاللیالی؛ حدیی ما تکونی حدی ما تکونی
می ترسم ای جان من که اگر بروی؛ در این شب به دنبالت بگردم و پیدایت نکنم؛ می ترسم در کنارم نباشی
خایف عا قلبی لما یسألنی علیکی؛ شو بدی قیلو والعطر یسأل علیکی؛ تشتاق عیونی تشتاق عیونی
می ترسم اگر دلم از تو پرسید؛ به او چه جواب دهم و عطر از تو می پرسد؛ و چشمانم همچنان مشتاق توست

چگونه توانستیم که آن رویاها را فراموش کنیم؟

 

کارول سماحه و مروان الخوری


دانلود ترانه

 

انتی بعدک حلوة وصرتی احلى

تو هنوز به زیبایی گذشته و حتی زیباتر از قبل هستی

شو هالصدفة مافى احلى

آن لحظه ای که در آن تو را دیدم باشکوه ترین لحظه ی زندگیم بود

وقلبی یشوفک یا ما استحلى

و قلبم دیگر نمی تواند این عشق را تحمل کند

قولیلى کیفک انتی

به من بگو حالت چطور است

 

انت بعدک انت وما بتتغیر

تو هنوز همان هستی و تغییر پیدا نکرده ای

محیرلى قلبى ومحیر

قلب و روحم را پریشان ساختی و خود نیز سرگردان شده ای

وبعدو قلبک طفل صغیر

و هنوز قلبت همچون کودکی معصوم می باشد

طمننى کیفک انت

به من اطمینان بده که حالت چطور است

 

مشی نتذکر عا دروب

دوباره در حال قدم زدن در همان راه هایی هستم که در گذشته از آنها عبور می کردیم

ویمرجحنا الغرام

و عشق همچون تابی ما را به آسمان می برد

لیش بعدنا وکیف قدرنا

چرا از یکدیگر دور شدیم و چگونه توانستیم

ننسى هاک الاحلام

چگونه توانستیم که آن رویاها را فراموش کنیم

یالیل البعدو ناطرنا

هنوز شب در انتظار ماست

عا مفارق هالایام

و دیگر هیچ روزی را از یکدیگر دور نخواهیم بود

 مشی نتذکر عا دروب

دوباره در حال قدم زدن در همان راه هایی هستم که در گذشته از آنها عبور می کردیم

ویمرجحنا الغرام

و عشق همچون تابی ما را به آسمان می برد

لیش بعدنا وکیف قدرنا

چرا از یکدیگر دور شدیم و چگونه توانستیم

ننسى هاک الاحلام

چگونه توانستیم که آن رویاها را فراموش کنیم

یالیل البعدو ناطرنا

هنوز شب در انتظار ماست

عا مفارق هالایام

و دیگر هیچ روزی را از یکدیگر دور نخواهیم بود

 

یاربى تدوم ایامنا سوى

خدایا کاری کن که تا ابد در کنار یکدیگر باقی بمانیم

ویبقى عا طول جامعنا الهوى

و همیشه عشق ما را در کنار یکدیگر نگه دارد

یاربى تدوم یاربى تدوم

خدایا این احساس را تا ابد آتشین نگه دار

یارب نعید هالحب اللى کان

خدایا کاری کن که تمام آن عشقی را که در گذشته نسبت به یکدیگر داشتیم دوباره تکرار کنیم

واحلى بکتیر من الماضى کمان

و حتی زیباتر و باشکوه تر از گذشته این عشق آتشین را احساس کنیم

یاربى نعید یا ربى نعید

خدایا باعث تکرار تمام گذشته ی زیبا بشو

 

بحبک بحب عیونک لما بتحکی

دوستت دارم و چشم های تو را زمانی که با من حرف می زنند دوست دارم

وکیف بترسم هیک الضحکة

و چگونه این لبخند زیبا را به تصویر می کشند

خلی راسک فوقی یبکی

و اگر زمانی اشکی از گونه ات چکید سرت رو بر روی شانه هایم قرار می دهم

واملک هالدنیی کلها

و اینگونه خود را صاحب تمام جهان احساس می کنم

 

بحبک مبارح انت الیوم وبکرة

دوستت دارم تو دیروز امروز و فردای من هستی

اشتقتلک ماعندک فکرة

نمی دانی که چقدر دلم برایت تنگ شده بود

وصعب بعمری تصبح ذکرى

و برایم غیر ممکن است که تو را تنها همچون خاطره ای در فکرم نگه دارم

یاللی من الدنیی اغلى

ای کسیکه از تمام دنیا برایم با ارزشتر می باشی

 

مشی نتذکر عا دروب

دوباره در حال قدم زدن در همان راه هایی هستم که در گذشته از آنها عبور می کردیم

ویمرجحنا الغرام

و عشق همچون تابی ما را به آسمان می برد

لیش بعدنا وکیف قدرنا

چرا از یکدیگر دور شدیم و چگونه توانستیم

ننسى هاک الاحلام

چگونه توانستیم که آن رویاها را فراموش کنیم

یالیل البعدو ناطرنا

هنوز شب در انتظار ماست

عا مفارق هالایام

و دیگر هیچ روزی را از یکدیگر دور نخواهیم بود

 مشی نتذکر عا دروب

دوباره در حال قدم زدن در همان راه هایی هستم که در گذشته از آنها عبور می کردیم

ویمرجحنا الغرام

و عشق همچون تابی ما را به آسمان می برد

لیش بعدنا وکیف قدرنا

چرا از یکدیگر دور شدیم و چگونه توانستیم

ننسى هاک الاحلام

چگونه توانستیم که آن رویاها را فراموش کنیم

یالیل البعدو ناطرنا

هنوز شب در انتظار ماست

عا مفارق هالایام

و دیگر هیچ روزی را از یکدیگر دور نخواهیم بود

 

یاربى تدوم ایامنا سوى

خدایا کاری کن که تا ابد در کنار یکدیگر باقی بمانیم

ویبقى عا طول جامعنا الهوى

و همیشه عشق ما را در کنار یکدیگر نگه دارد

یاربى تدوم یاربى تدوم

خدایا این احساس را تا ابد آتشین نگه دار

یارب نعید هالحب اللى کان

خدایا کاری کن که تمام آن عشقی را که در گذشته نسبت به یکدیگر داشتیم دوباره تکرار کنیم

واحلى بکتیر من الماضى کمان

و حتی زیباتر و باشکوه تر از گذشته این عشق آتشین را احساس کنیم

یاربى نعید یا ربى نعید

خدایا باعث تکرار تمام گذشته ی زیبا بشو