یاد داشتهای یک کرم کتاب

یاد داشتهای یک کرم کتاب

من همونی هستم که دنبالش نمیگردی
یاد داشتهای یک کرم کتاب

یاد داشتهای یک کرم کتاب

من همونی هستم که دنبالش نمیگردی

می ترسم که بروی

قبلا از مروان خوری یک ترانه ،که به صورت مشترک با کارول سماحه اجرا شده بود، گذاشته بودم. زحمت ترجمه ترانه زیر را به فارسی دوست عزیزم سید مهدی موسوی کشیده اند. اصل ترانه را می توانید از اینجا دانلود کنید.


خایف لا تروحی



خایف لا تروحی ............خایف على روحی ؛ انا حدک خایف على طول

می ترسم که بروی.... می ترسم به خاطر خودم؛ وقتی که درکنارت هستم همیشه می ترسم
 
 
من لهفة قلبی؛ خایف على حبی؛ مش قادر خبی ولا قول
به خاطر اشتیاق قلبم، از رفتنت می ترسم دلداده ام ؛ نمی توانم ترسم را مخفی کنم و نمی توانم آنچه در دل دارم به زبان بیاورم


خایف یا قلبی لولا روحتی انسى حالی؛ فتش علیکی ما لاقیکی بهاللیالی؛ حدیی ما تکونی حدی ما تکونی
می ترسم ای جان من که اگر بروی؛ در این شب به دنبالت بگردم و پیدایت نکنم؛ می ترسم در کنارم نباشی
خایف عا قلبی لما یسألنی علیکی؛ شو بدی قیلو والعطر یسأل علیکی؛ تشتاق عیونی تشتاق عیونی
می ترسم اگر دلم از تو پرسید؛ به او چه جواب دهم و عطر از تو می پرسد؛ و چشمانم همچنان مشتاق توست
متعلق فیکی بدی خبیکی حدی خلیکی على طول؛ بسمع همساتک بلحق دعساتک خوفی تودیکی على طول
به تو وابسته شدم و دوست دارم این را ازتو مخفی کنم. همواره در کنارم باش تا نجوایت را بشنوم
خایف یا قلبی لولا روحتی انسى حالی؛ فتش علیکی ما لاقیکی بهاللیالی؛ حدیی ما تکونی حدی ما تکونی
می ترسم ای جان من که اگر بروی؛ در این شب به دنبالت بگردم و پیدایت نکنم؛ می ترسم در کنارم نباشی
خایف عا قلبی لما یسألنی علیکی؛ شو بدی قیلو والعطر یسأل علیکی؛ تشتاق عیونی تشتاق عیونی
می ترسم اگر دلم از تو پرسید؛ به او چه جواب دهم و عطر از تو می پرسد؛ و چشمانم همچنان مشتاق توست
اه اه اه اه اه

خایف یا قلبی لولا روحتی انسى حالی؛ فتش علیکی ما لاقیکی بهاللیالی؛ حدیی ما تکونی حدی ما تکونی
می ترسم ای جان من که اگر بروی؛ در این شب به دنبالت بگردم و پیدایت نکنم؛ می ترسم در کنارم نباشی
خایف عا قلبی لما یسألنی علیکی؛ شو بدی قیلو والعطر یسأل علیکی؛ تشتاق عیونی تشتاق عیونی
می ترسم اگر دلم از تو پرسید؛ به او چه جواب دهم و عطر از تو می پرسد؛ و چشمانم همچنان مشتاق توست

خایف یا قلبی لولا روحتی انسى حالی؛ فتش علیکی ما لاقیکی بهاللیالی؛ حدیی ما تکونی حدی ما تکونی
می ترسم ای جان من که اگر بروی؛ در این شب به دنبالت بگردم و پیدایت نکنم؛ می ترسم در کنارم نباشی
خایف عا قلبی لما یسألنی علیکی؛ شو بدی قیلو والعطر یسأل علیکی؛ تشتاق عیونی تشتاق عیونی
می ترسم اگر دلم از تو پرسید؛ به او چه جواب دهم و عطر از تو می پرسد؛ و چشمانم همچنان مشتاق توست

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد