یاد داشتهای یک کرم کتاب

یاد داشتهای یک کرم کتاب

من همونی هستم که دنبالش نمیگردی
یاد داشتهای یک کرم کتاب

یاد داشتهای یک کرم کتاب

من همونی هستم که دنبالش نمیگردی

صل علی محمد هیشکی نبود این آمد


http://s6.picofile.com/file/8385694100/photo_2019_12_17_20_59_59.jpg
 

چند هفته قبل که درباره ی برگذاری کنسرت موسیقی در اصفهان نوشتم گمان نمی کردم که کسی دعوت من را لبیک بگوید شوربختانه (برای مردم اصفهان البته) این جوان تصمیم گرفتند که گرد و خاکی هم در اصفهان بپا کنند. من صمیمانه از اینکه به یادش آوردم که در اصفهان هم باید کنسرت موسیقی گذاشت از مردم هنر دوست و هنر پرور اصفهان مغذرت خواهی می کنم. اگر می دانستم که قرار است با چنین اعجوبه ای روبرو بشوید غلط می کردم آن مطلب را منتشر می کردم ببخشید
پی نوشت: با اتفاقات موشکی اخیر چک نکردم ببینم کنسرت برگذار شد یا به تعویق افتاد. انشالله که کلا لغو شده باشد.

حالی نماینده برایم


28 زوئن 1914 ، سارایوو؛ ولیعهد اتریش در حال بازدید از این شهر (که در آن زمان قسمتی از امپراطوری اتریش-مجارستان بود) توسط یک صرب متعصب ترور می شود. اتریش برای صربستان ضرب الأجلی تعیین کرد تا قاتلین ولیعهد را دستگیر کرده و تحویل این کشور بدهد. پس از اتمام مهلت ضرب الأجل، و عدم توجه به آن توسط صربها، دولت اتریش رسما به صربستان اعلان جنگ می کند و نیروهای نظامی خود را وارد مرزهای صربستان می کند. متحد اصلی صربستان اما خرس بزرگ اروپا است: روسیه. روسیه بلافاصله به اتریش اعلان جنگ می کند و در نتیجه آلمان (که در آن زمان متحد اتریش-مجارستان بود) به روسیه اعلان جنگ می کنند و فرانسه و بریتانیا هم (که متحد روسیه بودند) به آلمان اعلان جنگ می کنند و در نهایت عثمانی (که متحد آلمان بود) به روسیه و فرانسه و بریتانیا اعلان جنگ می کند و جنگ جهانی اول یا جنگ بزرگ آغاز می شود.
اما عواقب شوم این جنگ خانمان برانداز در حوزه ی اروپا نماند. قدرتهای منطقه ی خاورمیانه بلافاصله نیروهای خود را وارد خاک ضعیف ترین کشور منطقه کردند: ایران. برای اینکه وضعیت ژئوپولتیک ایران را در آن زمان بفهمید بد نیست نگاهی به نقشه ی زیر بیندازید:
همانطور که دیده می شود شرق و جنوب ایران در اشغال نظامی بریتانیا، شمال در اختیار روسیه و غرب ایران تحت حکومت عثمانی بود. هر سه قدرت خاک ایران را با آغاز جنگ در اروپا صحنه ی ترکتازی خود کردند؛ صدها فرسنگ دورتر از خاک اروپا. زمانی که روسها از یک طرف، ترکها از یک طرف و انگلیسیها از طرف دیگر وارد خاک ایران شدند به خود زحمت ندادند که از هیچ ایرانی نظر خواهی کنند. آنها به یک بهانه وارد ایران شدند: امنیت. اینکه چرا هر سه قدرت امنیت خود را در لگدکوب کردن مردمی می دیدند که رسما در جنگ جهانی اعلان بی طرفی کردند و حتا کوچکترین شانسی نداشتند که از خود دفاع کنند سوالی است که پاسخ آن را در جای دیگر خواهم داد. 
فعلا به نتیجه ی جنگی برسیم که واقعا سزاوار لقب "جنگ تحمیلی" است. نتیجه ی درگیری کشورهای اروپایی فرسنگها دور از خاک ایران برای حفظ امنیت شان این بود: فرزندان بی پدر شده، خانواده های از هم پاشیده، ن بی شوهر، دخترهای هتک حیثیت شده، اقتصاد از هم پاشیده، زیربناهای تخریب شده، شهرهای ویران شده، دهات خالی شده، زمینهای بایرشده و در یک کلام: نکبت، بلا و مصیبت
چشمان خود را ببندید و سفری در زمان کنید. خود را در میانه ی جنگ جهانی اول فرض کنید. سوال: واقعا آیا اگر روسیه، بریتانیا و عثمانی وارد خاک ایران نمی شدند امنیت شان به خطر می افتاد؟ در حالیکه میلیون ها میلیون سرباز در اروپا همدیگر را قتل عام می کردند، قدرتهای بزرگ هزاران تن بمب شیمیایی را بر سر هم می ریختند، بمب افکنها و بالنهای بزرگ شهرهای غیرنظامی را زیر بمباران خود له می کردند واقعا درگیری نظامی این سه قدرت در خاورمیانه و در خاک یک کشور بی طرف برای آنها امنیت بوجود می آورد؟
تصور کنید که در آن زمان زندگی می کردید و شغلتان خوانندگی بود اگر می خواستید برای غمخواری در اندوه سترگی که به بهانه ی امنیتِ همسایه های قدرتمندتان بر پدران و پدربزرگان تان وارد شد ترانه ای بخواندید چه می خواندید جز این ترانه:
حال و حوصله ندارم برای عاشق شدن و جدایی
آتش عشق تمام وجود انسان را می سوزاند
ما در سرزمینی زندگی می کنیم سراسر سختی، سراسر درد، لبریز از فتنه
زمامداران این زمانه توافق کرده اند، که اتحادی بین بشریت صورت نگیرد
حال و حوصله ندارم برای عاشق شدن و جدایی
آتش عشق تمام وجود انسان را می سوزاند
همه آواره و پناهنده شده ایم در این جهان
از راست و چپ هر دو چشم گریان است
خدا به دادمان برسد
درود بر شما
با کمال احترام می گویم
حیف است وطن ما نابود شود
یا به سرقت رود، به خدا قسمت حیف است
حال و حوصله ندارم برای عاشق شدن و جدایی
آتش عشق تمام وجود انسان را می سوزاند
یک قلب صاف و صاده پاک و وفادار است
آیا نمی دانید این چنین قلبی دوستدار بشریت است
دوستدار تمام انسان هاست
زمامداران این زمانه توافق کرده اند که اتحادی بین ما صورت نگیرد
حال و حوصله ندارم برای عاشق شدن و جدایی
آتش عشق تمام وجود انسان را می سوزاند
چشمان خود را بازکنید و دگر بار ببندید. ایین بار خود را جای کودک عراقی بگذارید. در روز نهم آوریل 2003 حکومت بعثی صدام با حمله ی آمریکا و بریتانیا به عراق سقوط کرد. فروپاشی سریع سازمان اداری عراق همان وضعی را برای عراق ایجاد کرد که 90 سال قبل از آن برای ایران ایجاد شده بود. قدرتهای منطقه ای به بهانه ی امنیتِ مردم خود به صورت مستقیم و غیرمستقیم عملیات نظامی خود را در عراق آغاز کردند. بسیاری از مردم عراق به طرفداری از ایران، عربستان سعودی، قطر، ترکیه و اسرائیل مسلح شدند و شروع کردند به کشتار یکدیگر: کرد در برابر سنی، سنی در برابر شیعه، شیعه در برابر کرد، برادر در برابر برادر.
امروز که این نوشته را می خوانید سال 2020 میلادی است و نتیجه ی دخالتهای مستقیم و غیرمستقیم نظامی قدرتهای منطقه ای و فرامنطقه ای در عراق مشابه است با وضعیت ایران در زمان جنگ جهانی اول، در یک کلام: نکبت، بلا و مصیبت. ترانه ای که در بالامتن آن را خواندید و می توانید آن را در اینجا ببینید گوشه ی کوچکی است از درد و رنج مردمی که داشتند زندگی خود را می کردند ولی زمانه با آنها خوب تا نکرد. 

برای سوم بار چشمان ت را ببند و تصور کن اگر جرج بوش به جای حمله به عراق اول تصمیم گرفته بود که به ایران حمله کند شاید این ترانه را امروز فرزند تو می خواند. شاید آنکه آواره بود همسر تو بود. 
هموطن انصاف داشته باش. به جای اینکه شریک درد و غم همسایه ی خود بشوی باری بر دوش آنها نگذار به بهانه ی امنیتِخودامنیتِ خانواده ات را در ناامنی همسایه ات نیاب. امنیت چیزی نیست که کیلومترها دورتر از خاک وطن ت آن را بیابی. 
روا مدار که تمداران ک به بهانه ی امنیت، تو را شریک دخالتها ی نظامی خود در خاک همسایه کنند. پشتیبانی خود را دریغ کن از آنکه می گوید اگر ما در عراق عملیات نظامی نکرده بودیم الان فلانی و بهمانی در خاک ایران بودند. چشمان ت را بازکن هموطن؛ اندکی ، فقط اندکی انصاف داشته باش.
رضا کیانی موحد

یاد باد آن روزگاران یاد باد

Qaboos smiling
در منطقه ای که هر گوشه ای از آن در آتش جهل گروه های تندروی مذهبی و غیرمذهبی می سوزد سلطان قابوس رهبری بود فرزانه، معتدل، تمدار و وطن پرست. درگذشت این رهبر ی را به مردم خاورمیانه تسلیت می گویم.
رضا کیانی موحد

انتقام به چه قیمت؟


سلام دکتر جان! 
هفته ی پیش که توی کانال تلگرامی تون دم از انتقام کشیدن می زدید تعجب کردم راستش از شما انتظار نداشتم همون طور که از من 30 سال مهندس برق کسی انتظار نداره که دست بکنم تو پریز برقدار. مردم می گن این چه مهندسی بود که با 30 سال تجربه عقل ش نرسید اول پریز رو با فازمتر چک کنه بعد انگشت بکنه توش
ما هم انتظاراتی داشتیم از شما. از شما که البت خیر. از تایتل شما. بالاخره هیچی نباشه توی بهترین دانشگاه مهندسی این کشور درس خوندید. توی بهترین دانشگاه های اروپا اقتصاد خوندید. توی بهترین دانشگاه های ایران الان دارید درس می دید هیچ کسی نفهمه شما باید معنی هزینه-فایده رو بفهیمد هیچ کس نفهمه شما باید می فهمیدید که انتقام گرفتن مفتی مفتی به دست نمیاد. باید پاش هزینه داد
حالا که بعد از یه هفته برای هر ایرانی عاقل فهیمی دیگه کاملا مسجل شده که هزینه ی انتقام کشی از آمریکا رو چه کسانی و به چه قیمتی پرداختند می خواستم بپرسم که دلتون خنک شد؟ انتقام تون رو گرفتید؟ به چیزی که خواستید رسیدید؟
راستی حق می دیدی که کسانی که زن و بچه و پدر و برادرشون توی اون پرواز کباب شدن که تقاضای انتقام کنن یا انتقام فقط مختص یه قشر خاصی است؟ 
شرمنده تند نوشتم. اوقاتم تلخ تر از این نمیشه. اوقات همه مون تلخه 

چون دوست دشمن است شکایت کجا بریم؟


ظاهرا در مملکت ما هر مسئولی به جای اینکه به وظایف خود بپردازد و تمرکز کند بر حوزه ی کاری اش در حال سرکشی کردن به وظایف دیگران و تعیین تکلیف کردن برای بخشهای دیگر حکومت است که البته ربطی هم به او ندارند. نتیجه ی این رویکرد رو هم هفته ی قبل با ناباوری دیدیم که در نتیجه ی همین سیستم مدیریتی بیمار بر و بچه های سپاه زدن هواپیمای مسافربری اوکراین رو انداختن و مملکت رو دچار بحران کردن
حالا بعد یه هفته جناب رئیس جمهور (که در مناظرات انتخاباتی برگشت به حاج آقا/دکتر/خلبان/سردار قالیباف) گفتش من حقوق دانم سرهنگ نیستم حرفی زده که معلوم شده ایشون حتی همون حقوق دان هم نیستند. آقای فرموده که باید برای سرنگون شدن هواپیمای مسافری دادگاه ویژه تشکیل بدهیم در حالیکه متن صریح قانون اساسی قضاوت رو در اختیار دستگاه قضایی گذاشته ایشون غیرمستقیم داره برای قوه ی قضاییه تعیین تکلیف می کنه در حالیکه کارهای مربوط به قوه ی مجریه بر روی زمین مونده. کسی هم نیست البته که بپرسه آخه برادر من جناب عالی چیکاره ی مملکتی که می گی برای فلان جرم یا اتفاق باید دادگاه ویژه تعیین کرد؟ اگه بنا بر نظر بنده و شما باشه باید برای هر جرمی دادگاه ویژه تعیین کرد. برای هر دادگاه ویژه هم دم و دستگاه و دفتر و دستک و بودجه و. تهیه کرد. ظاهرا این عزیز چندتایی دوست و رفیق و فامیل بیکار داره که به بهانه ی دادگاه ویژه می خواد برای اونها ایجاد اشتغال کنه.
از طرف دیگه قانون اساسی نه تنها دخالت قوای سه گانه در کار هم رو منع کرده بلکه تشکیل دادگاه ویژه رو هم منع کرده. قرار نیست که برای هر کاری دادگاه ویژه داشته باشیم. تنها مورد استثنا دادگاه های نظامی هستند که به مواردی که افراد نظامی در حوزه ی وظایف خود جرمی انجام می دهند می پردازد.
اصل‏ یکصد و هفتاد و دوم قانون اساسی به صراحت می گوید:
 برای‏ رسیدگی‏ به‏ جرایم‏ مربوط به‏ وظایف‏ خاص‏ نظامی‏
یا انتظامی‏ اعضاء ارتش‏، ژاندارمری‏، شهربانی‏ و سپاه‏ پاسداران‏ انقلاب‏
اسلامی‏، محاکم‏ نظامی‏ مطابق‏ قانون‏ تشکیل‏ می‏ گردد، ولی‏ به‏ جرایم‏ عمومی‏
آنان‏ یا جرایمی‏ که‏ در مقام‏ ضابط دادگستری‏ مرتکب‏ شوند در محاکم‏ عمومی‏
رسیدگی‏ می‏ شود. دادستانی‏ و دادگاه‏ های‏ نظامی‏، بخشی‏ از قوه‏ قضائیه‏ کشور و
مشمول‏ اصول‏ مربوط به‏ این‏ قوه‏ هستند.
از طرف دیگر مسئولین قوه ی قضاییه (از جمله سخنگوی این قوه) ظاهرا برای کم نیاوردن ادعا کرده اند که سفیر انگلیس باید از کشور اخراج شود یعنی مستقیما در حال دخالت کردن در وظایف وزارت امور خارجه و قوه ی مجریه هستند ظاهرا در این کشور در همیشه به روی یه پاشنه می چرخه تا فاجعه ی بعدی رو خدا خودش به خیر کنه