حالا اصلا فرض کنیم
که گوساله ای هم پیدا شد و توانست علتی را تشخیص بدهد. چگونه می خواهد
بیمار را درمان کند وقتی که از بدن بیمار چیزی نمی داند؟ عموم مردم (چه
باسواد و مدرسه رفته و چه بیسواد و مدرسه نرفته) نمی دانند که طب سنتی
اصولا بر پایه های آموزه های بقراط و جالینوس است و این دو نفر اگر سوادشان
درباره ساختار و کارکرد بدن انسان (کالبدشناسی یا آناتومی) جمع کنیم به
اندازه یک دیپلمه ی تجربی امروزی نیستدر
زمانی که بقراط و جالینوس کتابهایشان را می نوشتند (که البته از دید
تاریخی بسیاری از کتابها را هم خودشان ننوشته اند که خود بحث دیگری است که
بعدا به آن خواهیم وارد شد) کالبدشکافی بدن انسان به دلایل مذهبی ممنوع
بوده است. به همین دلیل ساده این بزرگواران اطلاعات بسیار اندکی از
اندامهای داخلی بدن و نحوه ی کارکرد آنها داشته اند. حداکثر میمون و
شامپازه و خوک را تشریح می کردند و به دلیل شباهتهایی که بین بعضی از اعضای
بدن این حیوانات و بدن انسان بوده است قیاس می کرده اند که خوب مثلا فلان
عضو بدن انسان هم حتما به همان صورت عمل می کرده که فلان عضو خوک