یاد داشتهای یک کرم کتاب

یاد داشتهای یک کرم کتاب

من همونی هستم که دنبالش نمیگردی
یاد داشتهای یک کرم کتاب

یاد داشتهای یک کرم کتاب

من همونی هستم که دنبالش نمیگردی

افسوس که بر گنج شما پرده شمایید

اگر جزو آن دسته مردم بدشانسی بودید که سریال شکرانه را دیده اید شاید موسیقی زیبای تیتراژ ابتدای سریال را هنوز به یادداشته باشید. من از وقتی که خودم را شناختم از شنیدن لهجه تاجیک-افغان دلم غش و ضعف می رفت. تصنیف مذکور توسط خواننده محبوب و اسطوره ای تاجیک دولتمندخالوف اجرا شده بود و اگر دوست داشته باشید می توانید آن را از اینجا دانلودکنید. شعر هم متعلق به دیوان شمس بود و البته من هنوز باور نمی کنم که بیت سوم آن را صداوسیمای ما پخش  کرده است. یکبار با دقت بخوانید شما هم باور نمی کنید...



ای قوم به حج رفته کجایید کجایید

معشوق همین جاست بیایید بیایید

معشوق تو همسایه و دیوار به دیوار

در بادیه سرگشته شما در چه هوایید

گر صورت بی صورت معشوق ببینید

هم خواجه و هم خانه و هم کعبه شمایید

ده بار از آن راه بدان خانه برفتید

یکبار از این خانه بدین بام برآیید

آن خانه لطیفست نشانهاش بگفتید

از خواجه آن خانه نشانی بنمایید

یک دسته گل کو اگر آن باغ بدیدید

یک گوهر جان کو اگر از بحر خدایید

با این همه آن رنج شما گنج شما باد

افسوس که بر گنج شما پرده شمایید

دیوان شمس تبریزی

نظرات 1 + ارسال نظر
رها شنبه 16 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 08:16 ق.ظ http://www.raha70sh.blogfa.com

کاری به این نوشته ندارم. دوم دبیرستان که بودم یه نامزد افغانی داشتم که 23تام برادر داشت. دبیر هندسمونم خیلی باهاش حال می کرد. سر فرصت برات تعریف می کنم!

حتما

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد