یاد داشتهای یک کرم کتاب

یاد داشتهای یک کرم کتاب

من همونی هستم که دنبالش نمیگردی
یاد داشتهای یک کرم کتاب

یاد داشتهای یک کرم کتاب

من همونی هستم که دنبالش نمیگردی

رودکی ریزه خوار خوان منست

 

سال های 66-67 اگر کسی روزنامه خوان بود باید برای گرفتن اطلاعات یا کیهان ،تنها روزنامه های عصر در آن دوران، یک ربع بیست دقیقه ای در صف می ایستاد. کاغذ کم بود و تیراژ پایین. بعد از رسیدن به مراد اولین صفحه ای که باز می کردم صفحه سوم روزنامه اطلاعات بود که دارای ستونی به نام "دوکلمه حرف حساب" بود. خیلی خیلی بعد بود که فهمیدم نویسنده این ستون یکی از بهترین طنز پردازان معاصر "کیومرث صابری فومنی" است. سالها بعد بود که صابری یا همان "گل آقا"ی معروف مجله طنزی برای خود ترتیب داد و به نوعی از اطلاعات جداشد. اما بعدتر انتشارات سروش مطالب این ستون را به ترتیب زمانی در دو جلد چاپ کرد و نام آن را گزیده دو کلمه حرف حساب گذاشت. هر دو جلد کتاب خواندی هستند به ویژه برای کسانی که به تاریخ علاقمندند و دوست دارند از اختلافهای سیاسی جناح های آن زمان سردرآورند.

شعری که در زیر می بینید قسمتی از شعری طولانی است که در روز شنبه 5 دی66 در ستون دوکلمه حرف حساب به زیور طبع آراسته شد. کامل اش را در جلد اول کتاب مذکور صفحات 160 تا 163 می توانید بیابید. همان موقع بود که این قسمت آخر را حفظ کردم. بد نیست که شما هم نگاهی به آن بیاندازید.

شعر مارا که خوب بود و سفید 

این جانب  حروفچین  بد چید

ور نه در شعر، بنده اوستادیم

هم طراز "هومر"، گل آقایم

شکسپیر زمانه ام ، قار داش

شاعر جاودانه ام، اینو باش!

رودکی ریزه خوار خوان منست

نیست شاعر که باغبان منست

هر کجا بحث لفظ و معنا بود

اصل من، سعدی المثنا بود

حافظ البته چیز دیگر بود

ولی او هم ز بنده کم تر بود

ایهاالناس، یا اولی الالباب

نیست فرقی میان دوغ و دوشاب؟

اینم فن شعر ما و این درجات

مابقی فاتحه مع الصلوات !

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد