در رمان ۱۹۸۴ نوشتهی جُرج اوروِل، یکی از مهمترین تمها، کنترل آینده از طریق تحریف گذشته است. این ایده بهطور خلاصه در جملهی معروف زیر بیان شده است:
"کسی که گذشته را کنترل میکند، آینده را کنترل میکند.کسی که حال را کنترل میکند، گذشته را کنترل میکند."
در این رمان، حزب حاکم (با رهبری نمادین برادر بزرگ) برای حفظ سلطهی مطلق خود، گذشته را دائماً بازنویسی میکند تا با روایت رسمی حزب همراستا باشد. این بازنویسی شامل اخبار، آمار، اسناد تاریخی، و حتی حافظهی جمعی است. هر واقعهای که با سیاست امروز حزب در تضاد باشد، از بین میرود یا دستکاری میشود. به این ترتیب:
اگر حزب پیشبینیای کرده که اشتباه از آب درآمده، اسناد تغییر مییابند تا پیشبینی صحیح جلوه کند.
اگر دشمن امروز، دوست دیروز بوده، تمام شواهد دوستی از بین میرود و برعکس.
زیرا اگر مردم ندانند واقعاً چه اتفاقی افتاده است، نمیتوانند حزب را نقد کنند یا به یاد آورند که زمانی شرایط بهتر بوده است. در چنین وضعیتی:
مردم دچار «دوگانهباوری» (doublethink) میشوند: یعنی همزمان دو حقیقت متضاد را باور میکنند.
حقیقت، نه بر اساس واقعیت، بلکه بر اساس ارادهی حزب تعریف میشود.
وزارت حقیقت (Ministry of Truth): وظیفهی اصلی این وزارتخانه، جعل تاریخ است. شخصیت اصلی داستان، وینستون اسمیت، در همین وزارتخانه کار میکند و روزانه اسناد قدیمی را مطابق با سیاست جدید حزب تغییر میدهد.
امحاء کامل اسناد قبلی: اسناد اصلی نابود میشوند و نسخهی جدید جایگزین آنها میشود، گویی حقیقت از ابتدا اینگونه بوده است.
حافظهی فردی بیاعتبار میشود: چون اسناد عمومی همگی نسخهی جعلی هستند، فرد نمیتواند به حافظهی خود تکیه کند و دچار تردید میشود.
ایجاد اطاعت کامل ذهنی و روانی.
سلب قدرت قیاس و نقد از مردم.
ساخت واقعیتی که تنها توسط حزب تعریف میشود.
اوروِل با این رمان نشان میدهد که اگر حقیقت عینی از بین برود و فقط روایت رسمی وجود داشته باشد، آیندهی بشریت به شدت آسیبپذیر خواهد شد. انسان بدون حافظهی تاریخی، بدون واقعیت، بدون معیار، بردهی کامل قدرت حاکم خواهد بود.
رضا کیانی
تمام تاریخ صدراسلامی که ما تا به امروز خوانده ایم و در مدرسه یادمان داده اند بر اساس تاریخ هایی است که مورخین عرب در اوایل دوره عباسی نوشته اند. نزدیک ترین نوشته درباره زندگی حضرت محمد (ص) در حدود 150 سال پس از وفات ایشان نوشته شد که تازه آن هم در دست ما نیست. حال تصور کنید که این روایتها به دست ما نمی رسید. برای بازسازی تاریخ صدر اسلام باید سراغ کدام منابع می رفتیم. اگر بخواهیم سراغ منابع تاریخی غیر اسلامی برویم روایت تاریخی جدید شکل می گیرد که رابرت هویلند در کتاب فی سبیل الله آن را بازگو کرده است. خواندن این کتاب به کسانی که دوست دارند تاریخ را از جنبه ای دیگر ببینند توصیه می شود.