یاد داشتهای یک کرم کتاب

یاد داشتهای یک کرم کتاب

من همونی هستم که دنبالش نمیگردی
یاد داشتهای یک کرم کتاب

یاد داشتهای یک کرم کتاب

من همونی هستم که دنبالش نمیگردی

شناسایی و شکار جاسوس

یک متخصص الکترونیک ،پیتر رایت۱۹۱۶، به استخدام سرویس ضدجاسوسی انگلیس ،موسوم به ام.آی-5، در می آید. پس از چند عملیات جاسوسی توسط میکروفون، او و یکی از همکاران نزدیکش ،آرتور مارتین، متوجه می شوند که در تعداد زیادی از این گونه عملیات به بن بست رسیده اند. آنها شک می کنند که شاید یک جاسوس از درون سرویس آنها اطلاعات را به روسها می رسانند و برای پیگیری قضیه لیستی از افرادی که در این عملیاتها شرکت داشتند تهیه می کنند. با حذف اسمهای غیرمشترک و تکیه بر کسانی که در تمام عملیاتها شرکت داشتند یا ناظر بودند به 6 اسم می رسند. دو نفر از افراد مشکوک عبارت بودند از رییس وقت ام.آی-5 ، سرراجر هالیس، و معاونش.

رایت با سرخوردگی سعی می کند اطلاعاتی که از شنود مخابرات روسها به دست آمده را با پرونده جدید تطبیق دهد و در نهایت به این نتیجه می رسد که کار کار خود هالیس است. رایت تصمیم می گیرد که به جنگ جاسوس برود و در نهایت شکست می خورد. هالیس بازنشسته می شود و رایت رئیس جدید را مجبور می کند تا از رییس سابق بازجویی کند. دستور بازجویی صادر می شود ولی از بازجویی هم چیزی در نمی آید. هالیس منکر می شود که در استخدام روسها بوده است. در نهایت رخنه ایجاد شده با رفتن هالیس گرفته می شود و خواننده به این نقطه می رسد که حتما کار کار خود هالیس بوده است.

کتاب شناسایی و شکار جاسوس در سال 1987 در استرالیا منتشر شد و بلافاصله توسط دولت انگلیس ممنوع شد. در این کتاب به مسائل غیرقانونی اشاره می شود که صورت خوشی برای دولت ملکه نداشت. کارگذاری میکروفون در احزاب دیگر، خواندن نامه ها و مرسوله های پستی افراد، استراق سمع مکالمات تلفنی و کثافتکاری هایی از این قبیل در این کتاب به سرویس های جاسوسی و ضدجاسوسی انگلیس نسبت داده شده بود که دولت انگلیس از بیان آنها در میان عموم مردم اکراه داشت. آخر کدام دولت دموکراتی بر علیه شهروندان خود جاسوسی می کند؟!

اما خود کتاب حاوی اطلاعات زیاد و جالبی درباره دوران جنگ سرد و نبردهای پشت پرده آن زمان است. مسائلی مانند جاسوسان نفوذ داده شده، جاسوسی با وسایل الکترونیک، پناهندگان،همکاری ها و رقابتها سرویسهای جاسوسی غربی،چشم و هم چشمی بین ام.آی-5 و ام.آی-6 و....

داستانهای کتاب با وسواس و جزئیات نقل شده اند. اینکه واقعا هالیس جاسوس بود یا اینکه توهم توطئه ای گریبانگیر رایت بوده است را نمی توان به درستی مشخص کرد اما بقیه داستانهای کتاب جذابند. کسانی که به کتابهای جاسوسی جدی ،نه از نوع جیمز باندی، علاقه دارند می توانند اطلاعات زیادی درباره روشهای رمزگذاری و کشف رمز، فریب و ضدفریب، ضدجاسوسی و.. دراین کتاب بیابند.

از داستانهای واقعی که در این کتاب به آنها اشاره شده می توان به اولترا، صلیب دوبله، ماجرای کیم فیلبی، جاسوسی آنتونی بلونت، تونل زیردیوار برلین، کلاس فوخس،حلقه پنج نفره اشاره کرد.

شناسایی و شکار جاسوس اولین بار در سال 1374 و با ترجمه آقای محسن اشرفی توسط انتشارات اطلاعات منتشر شد و امروزه به چاپ چهاردهم رسیده است. ترجمه کتاب حرفه ای و کاملا مناسب است. فصل بندی های کتاب به خوبی انجام گرفته اند و کلا شناسایی و شکار جاسوی ،علی رغم حجم نسبتا زیادش، کتابی شسته رفته است. حس تعلیق کتاب و داستان گونه بودن آن خواننده را تقریبا تا فصلهای نهایی به پیش می برد و تنها در چند فصل آخر است که کتاب از رمق می افتد. شاید بهتر بود که رایت به جای پرداختن به تمام خاطراتش در ام.آی-5 تنها قسمتی از آن را به رشته تحریر می کشید.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد